یکی از نظریه های پیدایش ریاضیات
خب میخوام درباره پیدایش ریاضیات(مادر تمامی علوم) سخن بگم : خب شاید باورتون نشه ولی پیدایش ریاضیات از چوپان ها بوده بزارید از اول بگم خلاصه میگم ک حوصله تون بکشه بخونید ...
چوپانی یک گوسفند داشت و چون فقط یکی داشت نیازی به شمردنش نبود کافی بود گوسفند را ببیند تا بفهمد سر جایش نیست یا هست پس از مدتی گوسفند دیگری نصیبش شد و اوضاع کمی پیچیده تر شد و به همین ترتیب هی به اعضای گوسفندان چوپان اضافه میشد هر بار مجبور بود با دقت بیشتری نگاه کند وقتی تعداد گوسفند ها به ده رسید ___چوپان به کشف مهمی رسید
___کشف کرد به ازای هر گوسفند یکی از انگشتان دستش را باز کند و هیچ گوسفندی را از قلم نیندازد ( از آنجایی که تو مطلب قبلی قول داده بودم از عدد هفت بگم میگم بهتون که همه که مث این چوپانه باهوش نبودن بعضیا تا انگشت ششم میرفتن و دیگه به نظرشون کوه کندن بخاطر همین عدد هفت برای بیان خیلی بزرگی به کار میرف دقت کنید تو شعرا نوشته هفت شهر یا هفت اسمان یا هفت جهان یا هفت پیکر یا هفت رنگ ... ولی منظورش همون بزرگی و زیادیه عدد 7 عدد آخرشون بود مثلا) خب بریم سر اصل مطلب ...چیز رو به روال و عالی بود تا اینکه چند گوسفند دیگر اضافه شد دید انگشتهایش برای شمردن کافی نیست تا اینکه مجبور شد هربار گیوه هایش را دربیاورد و از انگشتان پاها استفاده کند تا اینکه بازم تعدادشون افزایش یافت(عجب شانسی داشته طرف
) ایندفعه تصمیم گرفت به ازای هر گوسفند یه سکه در کاسه چوبی بندازه و به ازای هر ده گوسفند یک سکع در کاسه فلزی و به ازای هر صد گوسفند... خلاصه اینکه ریاضی به همین سادگی پیچیده شد مونده به خودمون که از زمان چوپان خودمون نگاه کنیم یا از زمان فیثاغورس یا خیام
برگرفته از یکی از کتابهای کارلو فرابتی
